
قدرت شروع ناقص

شجاعت مطلوب نبودن

دوباره فکر کن

آلن دو مونی، جوانی سی و دوساله، اهل اصلاح، کار و خیرخواهی با رؤیایی روشن برای روستاییان است که بهتازگی بهعنوان معاون شهردار بوساک منصوب شده است؛ مردی که از مال و شرایط زندگی خانوادگیاش برای بهبود زندگی دیگران مایه میگذارد. آلن با اینکه بهخاطر نقص جسمی از شرکت در جنگ معاف شده است، برخلاف بسیاری از همطبقهایهایش حاضر نمیشود قرعهاش را که برای جنگ به نامش افتاده، به دیگری بفروشد. تصمیم میگیرد برای کشورش بجنگد و در نبرد با پروس شرکت کند؛ اما پیش از رفتن، راهی دهکدهای به نام اوتفای میشود تا چند کار ناتمام را که آنها نیز برای خدمت به دیگراناند به پایان برساند؛ تصمیمی که به بهای جانش تمام میشود.
آدمخواران روایتی است از تاریکترین لحظههای تاریخ بشر؛ زمانی که خرد، خاموش و صدای کرکنندهی جمع، به تبر تبدیل میشود. ژان تولی، نویسندهی فرانسوی، در این رمان کوتاه، با زبانی که گاه گزارشوار و بیرحمانه است و گاه شاعرانه و سوزناک، نشان میدهد که خشونت لزوماً از چهرههای ناآشنا برنمیآید؛ بلکه ممکن است از لبخند همسایه یا حتی از نگاه دوست آغاز شود.
این اثر بر پایهی رویدادی واقعی نوشته شده که در تابستان داغ سال ۱۸۷۰، در روستای کوچک اوتفای در جنوب غربی فرانسه رخ داد. این اثر با نثری تند و بیپروا، به بازسازی جنایتی میپردازد که مردم یک روستا، زیر فشار شکستهای نظامی، شایعات بیاساس، فقر، خشکسالی، ناآگاهی، با دستان خود آن را رقم زدند؛ جنایتی علیه مردی از خودشان که پیشتر از کمکها و بزرگواریهای او بهرهمند بودند؛ اما در جنون دستهجمعی خود، نهتنها گذشتهاش را فراموش کردهاند، بلکه او را مظهر خیانت و دشمنی پنداشتند و به هولناکترین شکل او را شکنجه کردند، کشتند و حتی بدنش را تکهتکه کرده، بر آتش نهادند.
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورودیک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتمهای محبوب ایجاد کنید.
ورودیک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.
ورود
ثبت نظر