کتاب تربیت احساسات
کتاب تربیت احساسات که یکی از برجسته ترین رمان های فرانسوی قرن نوزدهم به شمار می آید، به شکلی درخشان جزئیات زندگی در زمانه ای پرآشوب را با داستان عشقی به درازای یک عمر در هم می آمیزد. این رمان، داستان عاشقانه ای است که بازتاب دهنده ی احساسات تأثیرگذار در زندگی خودِ نویسنده است. کتاب تربیت احساسات به داستان مردی به نام فردریک مورو می پردازد. فردریک، عاشق و شیفته ی زنی شوهردار شده که چند سال از او بزرگتر است. او که از همان نگاه اول، دلباخته ی مادام آرنو شده، علیرغم مخالفت های این زن و تردیدهای خودش، سال هایی طولانی را در تب عشق معشوقه ی خود در سوز و گداز می گذراند. فردریک برای این که نزدیک مادام آرنو باشد، با همسر این زن رابطه ای دوستانه شکل می دهد. اما این دوستی، خیلی زود زندگی شخصیت اصلی داستان را وارد مسیر جدیدی می کند.
پدیده بسیار گویایی است که در دهههای اخیر کتاب تربیت احساسات هم در میان خوانندگان عام و هم نزد اهل ادب و ناقدان هنری تا اندازهای مادام بوواری را در سایه برده و خود به عنوان شاهکار فلوبر و یکی از سرچشمههای بنیادی ادبیات مدرن اروپایی مطرح شده است. واقعیت این است که این کتاب در آغاز انتشارش به خاطرِ ویژگیهایی که امروزه درست به دلیل همانها اثری بنیادی تلقی میشود چندان اقبالی نیافت و حتی خود فلوبر این نکته را بوضوح میدانست و اغلب به آن اشاره میکرد، و با وسواس و دقت معروفی که از او میشناسیم، و با موشکافی و ریزهکاریهای بسیاری که در تدارک هر کتابی به کار میبرد میتوان مطمئن بود که در نوشتن چنین کتابِ به قول خودش «محکوم» ی عمد کامل داشته است، و آگاهی همراه با تسلیم و رضایت هر هنرمند بزرگی که کاری نوآورانه و خلاف عادت و عرف میکند.
هانری سهآر، یکی از دوستان فلوبر، تعریف میکند که روزی در برابر ستایشی که او از کتاب تربیت احساسات کرد فلوبر اول شگفتی نشان داد، و سپس برایش توضیح داد که چرا گمان میکرد که خواننده عام این کتاب او را به راحتی مادام بوواری نپذیرد. به گفته او، فلوبر با دو دستش در هوا شکل یک هرم را ترسیم کرد و گفت: «کتاب من این کار را نمیکند، هرم نمیسازد. خواننده کتابهایی میخواهد که به توهمهایش دامن بزنند و آنها را خوش بیایند، در حالیکه، تربیت احساسات عکس این کار میکند،» و با دستش هرم وارونهای را ترسیم کرد که حفرهای پدید میآورد و همه رویاها و توهمهای خواننده را به کام میکشید.
این درست همان چیزی است که اقبال تربیت احساسات را در دوران ما توجیه میکند. در حالیکه مادام بوواری تبلور نظم و انسجام رمان کلاسیک فرانسوی است، کتاب حاضر نمونه کامل اثری است که چندگونگی و انقطاع و آشوب رمان مدرن را به نمایش میگذارد. در این اثر دیگر از ساختار هرمی رمان کلاسیک خبری نیست. در آن ساختار از تلفیق مجموعه نیروهای دینامیسم اجتماعی و تحرک انگیزهها و کششهای جسمانی و معنوی فرد آهنگی پدید میآمد که اوج و فرودش، در آن الگوی هرمی که فلوبر با حرکت دستش نشان میداد، با عواطف و انگیزههای انسان اروپایی میانه قرن نوزدهم سازگاری داشت و «توهمهای او را خوش میآمد». در آن الگو سلسله مراتب خصلتها، نیکیها و کژیهای آدم و جایگاه آنها در نظم منسجم ساختار رمان بازتاباننده سلسلهمراتب اجتماعی و نظم هنجارهایی بود که هنوز پابرجا بود، پابرجا امّا منتظر انقلابهایی که زیرورویشان کنند چنانکه از جمله انقلاب ۱۸۴۸، بستر سیاسی اجتماعی کتاب حاضر، به سهم خود چنین کرد.
مهمترین نتیجه انقلابهایی که اروپای کهنه قرن نوزدهم را تکان داد و یکی از بزرگترین آنها انقلاب ۱۸۴۸ بوده است، نظم تازه یا به عبارت درستتر بینظمیای بود که در ادبیات این دوران شاید در هیچ کتابی به خوبی تربیت احساسات بازتاب نیافته باشد. همه اینهاست که به تربیت احساسات اعتباری سخت نوآورانه و «مدرن» میدهد، قهرمانان آن را نخستین نمونههای «ناقهرمان» یا «ضد قهرمان» ادبیات دوران معاصر و خود کتاب را سرچشمه رمان «نو» و «مدرن» و به گفته تئودور دو بانویل «شاهکاری میکند که همه رمان امروزین از آن زاییده شده است».
تربیت احساسات دقیقترین و معروفترین نمونهٔ کتاب بینظمی یا کتاب نظم نوین جهان است، یعنی کتابی که به گفته خود او «در آن هیچ صحنه اساسی، هیچ قطعه مهم، حتی هیچ استعارهای نیست»، کتاب خلاء واقعیت است، و شاید بهتر از هر کتابی نزدیک به آرزویی که فلوبر داشت و آن اینکه (به گفته خودش در نامه معروفی به معشوقهاش لوئیز کوله) «کتابی درباره هیچ بنویسد، کتابی که خودبه خود در هوا معلق بماند».
این کتاب همواره کتابی عاطفی و «شخصی» تلقی میشده است که در آن مضمون احساسات با شرح رویدادهایی تاریخی درهم میآمیزد، کتابی از یک سو در وصف امیدباختگیها و دلسردیهایی فردی و از سوی دیگر توضیح یاس و انحطاطی اجتماعی در پی زوال توهمهایی که انگیزه تکانهایی انقلابی بود. این بحث همواره مطرح بوده است که شاید تربیت احساسات نوعی زندگینامه شخصی فلوبر باشد. شباهتهای میان فردریک مورو و نویسنده کتاب کم نیستند.
خواندن کتاب تربیت احساسات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شاهکارهای ادبیات جهان پیشنهاد میکنیم. کسانی که از رمان مادام بوواری خوششان آمده، حتما این کتاب را هم بخوانند. فلوبر در این داستان نگاهی دیگر به عشق دارد.
مشخصات
- ناشر
- مرکز
- مؤلف
- گوستاو فلوبر
- مترجم
- مهدی سحابی
- اندازه کتاب
- رقعی
- نوع جلد
- گالینگور
- تعداد صفحات
- 508
- شابک
- 978-964-305-646-9
ثبت نظر