
نسترن های صورتی

مومیا و عسل

گنج شایگان

روزی در کمال بیخبری همگان، جادو در تالهیون از بین رفت. این واقعه با انفجاری مهیب و از راه رسیدن یک کشتی پرنده همراه بود.
روزی در کمال بیخبری همگان، جادو در تالهیون از بین رفت. این واقعه با انفجاری مهیب و از راه رسیدن یک کشتی پرنده همراه بود. این کشتی پر بود از بچههایی که جادو در رگهایشان جریان داشت، و چیزی هم از زادگاه و وطنشان به یاد نمیآوردند. «روک» و «دیریفت» دو تا از این بچهها هستند. حالا جادو بنا دارد که مردم را آلوده به زهر خود کند. روک و دیریفت با وجود تمام تلاششان، نمیتوانند چیزی از زندگی پیشین خودشان، قبل از آمدن به تالهیون را به یاد آورند. ولی رفتهرفته معلوم میشود آنها تنها کسانی هستند که ...
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورودیک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتمهای محبوب ایجاد کنید.
ورودیک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.
ورود
ثبت نظر