
نسترن های صورتی

مومیا و عسل

گنج شایگان

مدتهاست خطری بیلتمور را تهدیده نکرده و خانه امنوامان است. اما سرافینا که در گذشته پشت سر هم با دشمنان میجنگید و تهدیدات ریز و درشت را پیدا میکرد، حالا نمیتواند به آرامشی که بر بیلتمور حاکم شده اعتماد کند. هنوز شب و روز نگهبانی میدهد، به همهچیز شک دارد و از نگرانی خوابش نمیبرد.
مدتهاست خطری بیلتمور را تهدیده نکرده و خانه امنوامان است. اما سرافینا که در گذشته پشت سر هم با دشمنان میجنگید و تهدیدات ریز و درشت را پیدا میکرد، حالا نمیتواند به آرامشی که بر بیلتمور حاکم شده اعتماد کند. هنوز شب و روز نگهبانی میدهد، به همهچیز شک دارد و از نگرانی خوابش نمیبرد.
تنها و ناراحت از اینکه نمیتواند مثل دیگران از زندگی آرام و شاد در بیلتمور لذت ببرد، یکدفعه جنایتی را به چشم میبیند که دنیایش را زیرورو میکند...
یعنی ممکن است خانهای که او نگهبانش شده و آدمهایی که برای حفاظت از جانشان میجنگد خودشان منشأ تاریکی باشند؟
لطفا ابتدا وارد شوید.
ورودیک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتمهای محبوب ایجاد کنید.
ورودیک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.
ورود
ثبت نظر