کتاب کوه جادو
کتاب کوه جادو شاهکاری منحصر به فرد از توماس مان رماننویس آلمانی است. داستان از شهر هامبورگ که شهر بازرگانان و میدان مسابقه کسب ثروت است، آغاز میگردد. وقایع در کوهستان داووس سوئیس اتفاق میافتد. در افسانهها، ارواح خبیثی در داوس هستند که با طلسمهای جادویی انسانها را به دام میکشند.
کوه جادو سبکهای متعددی را شامل میشود: کلاسیک و در عین حال مدرنیستی، اثری تعلیمی و سنتی، یک کمدی رفتار، حکایتی از اروپای بورژوای پیش از جنگ و [شاید از همه مهمتر] کتابی ایدهآل که با داستان مهیج و طوفانی خود، مخاطب را تنها نمیگذارد.
رمان کوه جادو (The Magic Mountain) به شکلی بسیار باورپذیر، بیماری را وضعیتی در ابتدا روحی و سپس جسمی نشان میدهد، گرچه توماس مان در تصویرسازی جزئیات اعضای داخلی بدن به هیچوجه کم نمیآورد. مهندسی جوان و ساده لوح به اسم هانس کاستورپ، به منظور ملاقات با عموزادهی بیمار خود، خواکیم زیمسن، به آسایشگاه بینالمللی برگوف در ارتفاعات کوههای سوئیس میرود. خود هانس در آنجا، مبتلا به بیماری سل تشخیص داده شده و سفری که قرار بود حداکثر چند هفته به طول بیانجامد، به اقامتی چند ماهه و سپس چندساله تبدیل میشود. اما در مورد این که چه قدر از ماجرای بیماری هانس حقیقی است، ابهامی دلهره آور وجود دارد. اگر همهی این اتفاقات به نظرتان کمی ترسناک و ظالمانه به نظر میرسد، باید به شما بگوییم که کوه جادو اساسا رمانی کمدی است، البته رمانی کمدی که تاریکترین موضوعات را هدف گرفته است.
توماس مان (Thomas Mann) در کتاب کوه جادو، موفق مىشود بر رابطه با مرگ چیره شود، که آن نیز بدون دگرگونىهایى در نماد پردازىاش صورت نمىپذیرد چون براى چیره شدن بر تضاد با زندگى لازم مىآید، اجبارى که در رابطه نمادین قهرمان با مرگ وجود دارد از میان برداشته شود.
در آسایشگاه کوهستانی بیمارانی با ملیتهای مختلف از سراسر اروپا اقامت دارند: آلمانی، فرانسوی، هلندی، روس و... . انگار که این آسایشگاه کوهستانی نمادی از کل جامعه اروپایی است. جایی که فرهنگها و زبانها و اندیشهها در مواجهه با یکدیگر قرار گرفته و تقابل یا تعاملی بینشان شکل میگیرد. از این منظر به رمان بنگریم، آنگاه نمادهایی در قالب اجتماعی - سیاسی در داستان شناسایی میشود. آنگاه گفتگوها و بهتر است بگوییم تقابل طرز فکرهای ستمبرینی – نفتا، کاملاً معنادار شده و هر کدام نمادی میشوند از آن بخش از فرهنگ و اندیشه اروپایی که نمایندگیاش میکنند.
اما یکی از وجوهی که میتوان از آن به داستان کوه جادو نگریست، سلوک و تحول شخصیت اصلی رمان - یعنی هانس کاستورپ - است. هانس، در آغاز داستان از دنیایی که همگان در آن ساکنند و زندگی معمولی دارند (که در داستان از آن بارها به دشت هموار تعبیر میشود) به آسایشگاه کوهستانی (در ارتفاع) سفر میکند. سفری که در آغاز سه هفتهای بود اما به دلایلی طولانی میشود و اقامت او هفت سال طول میکشد. هانس به خاندانی بورژوا تعلق دارد و آداب دان و مقید رسوم طبقه اجتماعی خود است. او اهل اندیشیدن نیست. اما حضور مدام ستمبرینی، یکی از ساکنان آسایشگاه، که ادیب و متفکر اومانیست است، او را کم کم دچار تحول میکند. ستمبرینی اولین معلم هانس کاستورپ در این سلوک است که بسیار دلسوزانه و متعهد درصدد اصلاح و تربیت اوست.
توماس مان، رماننویس بزرگ آلمانی، نویسندهای بسیار درونگرا که آثارش برآمده از آزمودهها و اندیشههای درونی خودش بود، در میانه عمر دل مشغولیاش، موضوع مرگ و موقعیت هنرمند در قبال جامعه بود. نخستین اثرش بودونبروکها در 1901 نوشته شد، شاهکار سمبلیک وی کوه جادو در 1924 مهیا گردید، این اثر درباره بیماری ذهنها و بدنهای مریض در اروپاست. وی در 1929 جایزه نوبل ادبیات را گرفت. به علت مخالفت با نازیها مجبور به ترک آلمان شد و در 1940 شهروند آمریکا گردید. اما بعدها به اروپا برگشت و در نزدیکی زوریخ اقامت گزید. وی در 1955 درگذشت.
مشخصات
- ناشر
- نگاه
- مؤلف
- توماس مان
- مترجم
- حسن نکوروح
- اندازه کتاب
- رقعی
- نوع جلد
- گالینگور
- تعداد صفحات
- 1016
- شابک
- 978-964-351-435-8
ثبت نظر