دفتر خاطرات هیولاها 3 حملهی سایههای خرابکار
در این جلد با الکساندر یک پسر کوچک و لاغر با موهای فرفری آشنا میشویم که با خانوادهاش به شهر جدیدی به نام استرمانت آمده است اما این شهر با دیگر شهرها یک تفاوت بزرگ دارد؛ آن هم این است که هیولاهای عجیبی در آنجا زندگی میکنند.
در این جلد با الکساندر یک پسر کوچک و لاغر با موهای فرفری آشنا میشویم که با خانوادهاش به شهر جدیدی به نام استرمانت آمده است اما این شهر با دیگر شهرها یک تفاوت بزرگ دارد؛ آن هم این است که هیولاهای عجیبی در آنجا زندگی میکنند.
الکساندر به همراه دوستانش ریپ و نیکی یک گروه مخصوص به نام «ماموران فوق سری مبارزه با هیولاها» را تشکیل دادهاند. آنها وظیفه دارند به صورت مخفیانه از شهر استرمانت در برابر هیولاها محافظت کنند اما این بار با مشکل جدیدی رو به رو میشوند هیولاها در قالب سایههایی شرور به شهر حمله میکنند و همانطور که همه میدانید نبرد با سایهها اصلا کار آسانی نیست. خرابکاریهای این سایه همه جا را فرا گرفته و از همه بدتر این است که یکی از دوستان الکساندر را هم تسخیر و به هیولایی شرور تبدیل کردهاند.
ثبت نظر