روبان خانم و نویسنده اش 3 لباس جدید تر پادشاه

اگر توی دنیای قصه‌ها باشی، گاهی ممکن است گیر شاهزاده‌ها بیفتی و‌ گاهی گیر مردم فقیر. اما خدا نکند که یکهو گیر هردویشان با هم بیفتی! تو این داستان از یک طرف گیر خانواده‌ی روباه‌ها افتاده که باید برای گیر آوردن یک لقمه نان، صبح تا شب زحمت بکشند و از طرفی هم گیر یک پادشاه ازخودمتشکر قلدر که برای نفس کشیدنت هم باید از او اجازه بگیری.

فقط آمادگی داشته باش، پادشاه مثل همیشه لخت است! دیگر خودت برو از کار این قصه سر دربیاور. من که خودم گیج شدم!

ادامه مطلبنمایش کمتر
109,480 تومان بدون مالیات 119,000 تومان
‎−8%
آخرین موجودی 1 قلم
مرجع:
259013
افزودن به محبوب‌ها0
اضافه به مقایسه0
افزودن به علاقه‌مندی‌ها
کالاهای مشابه
توضیحات

پادشاه لخت بود و من که داشتنم از خنده منفجر می شدم جرئت نداشتم به کسی نگاه کنم روبان خانم گفت : اعلیحرت چه افتخاری نصیب من و بچه ها شد 

سرفه ای کردم که دیده بشوم روبان خانم مرا نشان داد و گفت:این رعیت هم امروز آمده8 خدمتتان تا نوکری شما را بکند 

جا خوردم باورم نمی شد این جمله را شنیده باشم!

ادامه مطلبنمایش کمتر
جزئیات محصول
259013

مشخصات

ناشر
پرتقال
مؤلف
حدیث لرز غلامی
تعداد صفحات
120
نظرات
بدون نظر

ثبت نظر

این کالا را با استفاده از کلمات کوتاه و ساده توضیح دهید.
بارگذاری تصاویر:
تصاویر را در اینجا رها کنید و یا برای آپلود کلیک کنید.

فهرست

خانه

تنظیمات

یک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.

ورود

یک حساب کاربری رایگان برای استفاده از لیست علاقه مندی ها ایجاد کنید.

ورود